پایتخت۶ به جای پایان بندی، سرهم بندی شد
تاریخ انتشار: ۷ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۴۱۱۲۶۰
به گزارش روز شنبه خبرنگار فرهنگی ایرنا، در حالی که مخاطبان سریال پایتخت انتظار داشتند، ادامه پایتخت۶ را تماشا کنند، با سریالی مواجه شدند که داستان مشخصی نداشت و در آن از جذابیت و طنز قسمتهای قبلی این اثر خبری نبود. سیروس مقدم کارگردان این سریال در برنامه سریالیست بدون آنکه به انتقادها پاسخ بدهد گفت: به اعتقاد من کسی که ۶ فصل با پایتخت همراه بوده به جز پایتخت ۱، این دو قسمت را پایتختیترین پایتختی می داند که ما کار کردیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شوخیهای سریال کمتر از میزان مورد انتظار بود
فرهاد خالدی، منتقد سینما و تلویزیون در گفتگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا با اشاره به دو قسمت پخششده پایتخت۶ در روزهای آخر اسفند گفت: شوخی های سریال کمتر از میزان مورد انتظار بود و نتوانست آنچنان که باید از مخاطب خنده بگیرد.
وی افزود: به نظرم دو قسمت پایانی فصل ششم پایتخت، بیشتر از آنکه پایان بندی این فصل باشد، بخشی کاملا مستقل بود که نمی توانست ارتباط چندانی با قصه و شخصیت های این فصل داشته باشد. این که قصه یک سال بعد از حوادث قبلی اتفاق میافتد باعث تغییر و تحول اساسی در قصه شخصیتها و حتی فضای حاکم بر سریال شده بود. به طوری که میتوان گفت دو قسمت پخش شده در آخرین روزهای سال ۱۳۹۹ بیشتر شبیه فیلم تلویزیونی مستقلی بود که اساسا نمیتوانست ارتباط ماهوی مناسبی با فصل ششم برقرار کند.
کمبود کمدی موقعیت
خالدی با اشاره به تمرکز فیلمنامه این دو قسمت با تبعات ناشی از شیوع کرونا گفت: فیلمنامه سعی داشت احساسات مخاطب را تحت تاثیر قرار دهد. از این رو شوخی های سریال کمتر از میزان مورد انتظار بود و نتوانست آنچنان که باید از مخاطب خنده بگیرد. این ضعفی است که پس از درگذشت زنده یاد خشایار الوند در فیلمنامه پایتخت به چشم می آید و سریال بیش از آن که از کمدی موقعیت برخوردار باشد تلاش دارد از خلال دیالوگ های رد و بدل شده میان شخصیت هایی نظیر نقی و ارسطو مخاطب را با خود همراه کند. بدیهی است در چنین شرایطی حتی انجام تغییرات در ویژگی های فیزیکی و چهره پردازی کاراکترهای سریال، کمک چندانی به ایجاد تغییرات مثبت در روند سریال نمی کند.
کاش قصه با ازدواج رحمت و فهیمه دنبال میشد
این منتقد ویژگی دست بی اختیار بهبود با بازی مهران احمدی و اتفاقات ناشی از آن را دافعهبرانگیز و از نقاط ضعف فصل ششم دانست و توضیح داد: شاید به همین خاطر است که گروه پایتخت قید حضور دوباره ی بهبود در این دو قسمت پایانی را زد و ترجیح داد قصه پایتخت را بدون این شخصیت پیش ببرد. این نکته باز هم به ضعفهای آشکار در فیلمنامه پایتخت۶ مربوط میشود و و برنامه ریزی هایی که اشتباه از آب در آمده اند. شاید اگر در پایتخت۶ بازگشت شخصیت بهبود اتفاق نمی افتاد و قصه با ازدواج شخصیت رحمت (هومن حاجی عبداللهی) و فهیمه (نسرین نصرتی) دنبال میشد هم دوز (سهم) طنز سریال بالا می رفت هم شخصیت بانمکی مثل رحمت اینچنین به حاشیه نمی رفت. شخصیتی که حالا با وصله ناجوری مثل سه قلوها گویی حضوری تحمیلی در پایتخت دارد.
وی افزود: این دو قسمت هیچ فایدهای که نداشته باشد حداقل فرصتسازی و ریلگذاری فصل هفتم پایتخت را انجام داده است. قضیه آشنایی ارسطو با دختری دیگر و ازدواجی احتمالی که می تواند قصه فصل هفتم را سر و شکلی دیگر بخشد، نشان میدهد که به احتمال فراوان شاهد تولید و نمایش فصل بعدی پایتخت نیز خواهیم بود. سریالی که معتقدم اگر از فیلمنامهای منسجم و حساب شده بهرهمند باشد، همچنان پتانسیل جذب و جلب نظر مساعد مخاطبان را دارد.
پایتخت۶ به جای پایان بندی، سرهم بندی شد
رضا صائمی، منتقد سینما و تلویزیون نیز در صفحه شخصی اینستاگرامش نوشت: دو قسمت آخر پایتخت۶ ساخته شد تا قصه ناتمام آن به سرانجام برسد اما به جای پایان بندی، سرهم بندی شد!...یک وصله پینه کردن شتاب زده که نه تداوم دراماتیک داشت نه موقعیت کمیک!...بیش از آنکه دو قسمت جا مانده از فصل قبل باشد دو قسمت منفصل از فصل قبل بود...با گریم و چهره پردازی های اغراق شده و کاریکاتوری که نه تنها شمایل کاراکترها (شخصیتها) را تغییر داد که کارکرد آنها را هم عوض کرد و با شکستن راکورد (تداوم) شخصیتها به رکود آنها انجامید. پایانی ول که به دل ننشست!
به کلیت پایتخت لطمه کیفی زدید
مازیار معاونی، عضو انجمن منتقدان سینمای ایران نیز خطاب به عوامل سریال پایتخت در اینستاگرامش نوشت: نه تنها بدهی خود را نپرداختید که بدهکارتر هم شدید. گفتند کرونا مانع اتمام فصل ششم شد، توضیحی که تنها می شد همان ناتمام ماندن سریال را با آن توجیه کرد و ضعف دراماتیک روایت را پوشش نمی داد. گفتند اتمام کار را به مردم بدهکاریم. یکسال زمان داشتند. در میانه بی ثباتی بر سر ساخت فصل هفتم یا اتمام فصل ششم گزینه کم هزینه تر و جمع و جورتر دوم را انتخاب کردند که ای کاش نمی کردند.
وی ادامه داد: این دو قسمت بی منطق، فاقد ساختار و فاقد پیوستگی دراماتیک چه بود؟ با این آش شور بدهی خود را پرداخت کردید؟ این پایان اصلا چه ربطی به پایتخت ششم پارسال داشت که بتواند پایان بندی آن تلقی شود؟ بودجه را هدر دادید که هیچ به کلیت پایتخت هم لطمه کیفی وارد کردید. خسته نباشید.
توضیحات سیروس مقدم درباره دو قسمت پایانی پایتخت۶
سیروس مقدم کارگردان سریال پایتخت با حضور در برنامه سریالیست درباره «پایتخت۶» گفت: من به مخاطبان قول دادم که دو قسمت پایتخت ۶ طلب شماست و ما برمی گردیم. اما این ویروس منحوس ادامه داشت تا اینکه با تعامل مدیران خوشبختانه کار را ساختیم.
وی اظهار داشت: اصلا امکان نداشت ما سال گذشته کار را تمام کنیم، چراکه قرار بود ما به یونان یا یک کشور اروپایی برویم. بخش لژیونری بهتاش و موفقیت او را ببینم. اما با شرایط کرونا سفرها با محدودیتها افزایش پیدا کرد.
مقدم درباره دو قسمت پایانی توضیح داد: یک ماه تصویربرداری دو قسمت پایانی را داشتیم، به اعتقاد من کسی که ۶ فصل با پایتخت همراه بوده به جز پایتخت ۱ این دو قسمت، پایتختیترین پایتختی بود که ما کار کردیم.
وی افزود: از نظر شخصیتهایی که در قصه وجود داشت، سلامت روابط، سادگی روابط، ایثار و از خود گذشتگی آدمها به نفع همسایه، فامیل، دوست و همسر را در سریال داشتیم.
مقدم درباره سکانس زیر آب خانواده نقی معمولی عنوان کرد:برای اولین بار صحنهای به صورت میدانی در یک خانه زیر آب فیلم برداری کردیم. ما میخواستیم ایجاد نوستالژی (خاطره) کنیم و خاطره خوشی از هما و نقی را به تصویر بکشیم.
کارگردان اغما درباره موفقیت پایتخت اظهار کرد:در چهل سال اخیر که سریال سازی به شکلهای مختلفی کار شده است، شاید برای اولین بار بود که محوریت اصلی یک سریال خانواده است. در این خانواده همواره دوستی و آشتی برقرار نیست، اما نتیجه اش به دوستی ختم میشد.
یکی از سرگرمیهای ایرانیهای خارج از کشور
مقدم عنوان کرد: پایتخت یکی از سرگرمیهای ایرانیهای خارج از کشور است و در بین دوستان شنیدم که پیگیر سریال پایتخت هستند.واقعیت این است که پایتخت را به همین راحتی مردم میبینند؛ دوستان و دشمنان قضاوت میکنند حتی حرفهای دشمنان شبیه حرفهای دوستان میشود و حتی برعکس آن هم اتفاق میافتد.
مقدم عنوان کرد:ساخت سریالهای دنباله دار خیلی سخت است، جمع کردن یک تیم، تکراری نبودن فیلم نامه بسیار مهم است. ما همیشه به دنبال قصههای جدید هستیم و این برند با تدبیر مدیران و تلاش تیم سازنده و درک بالای مردم قوام پیدا کرده است، اگر این سه رکن همچنان کنار هم بمانند پایتختهای ۷،۸،۹ و.. هم ساخته میشود.
برنامه «سریالیست» که به نظرسنجی سریالهای تلویزیونی در سال ۹۹ میپردازد، هر شب حدود ساعت ۲۳:۲۰ با اجرای پدرام کریمی و به تهیهکنندگی محمد باریکانی و مجتبی فرجی از شبکه یک سیما پخش میشود.
به گزارش ایرنا، پایتخت به کارگردانی سیروس مقدم و با طراحی و بازی محسن تنابنده مجموعه سریالی است که فصل اول آن در نوروز ۱۳۹۰ از شبکه ۱ سیما پخش شد. این مجموعه داستان زندگی یک خانواده مازندرانی را روایت میکند.
محسن تنابنده، برای بازی در پایتخت۶ برنده تندیس بهترین بازیگر کمدی مرد از بیستمین دوره جشن دنیای تصویر شد.
دو قسمت پایانی پایتخت۶ روز ۲۹ و ۳۰ اسفندماه روانه آنتن شبکه یک شد و واکنشهای زیادی را برانگیخت. کامنتها و پیامهایی که کاربران اینستاگرام در صفحه شخصی محسن تنابنده، نویسنده سریال گذاشته بودند، نشان میداد که این دو قسمت در جلب نظر مخاطبان موفق عمل نکرده است.
برچسبها پایتخت ویروس کرونا سیروس مقدم مهران احمدی اختصاصی ایرنا شبکه یک سیما محسن تنابنده نوروز 1400منبع: ایرنا
کلیدواژه: پایتخت ویروس کرونا سیروس مقدم پایتخت ویروس کرونا سیروس مقدم مهران احمدی اختصاصی ایرنا شبکه یک سیما محسن تنابنده نوروز 1400 اخبار کنکور دو قسمت پایانی سریال پایتخت محسن تنابنده دو قسمت سیروس مقدم پایان بندی شخصیت ها فصل ششم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۴۱۱۲۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۱۰ شخصیت برتر سریال «شوگان» که ما را شیفته این روایت حماسی ژاپنی کردند
مینیسریال شوگان یا شوگون (Shōgun) با اکشن، درام سیاسی و فضای تاریخی خود، موفقیت چشمگیری داشته و میلیونها طرفدار را جذب کرده است. بهعنوان یک مینیسریال، متأسفانه قرار نیست برای مدت طولانیتری سوار این قطار مهیج باشیم، زیرا این سریال تاریخی با انتشار اپیزود دهم به پایان رسیده و فضا را برای پخش سریالهای دیگر و ایجاد پایگاههای طرفداری موفق باز کرده است.
به گزارش روزیاتو، در تمام سریال شوگان شخصیت های به یاد ماندنی زیادی وجود داشت. برخی از آنها به شکل مشخصی منفور هستند، اگرچه این کار عامدانه با شخصیت های شرور انجام می شود. با این حال، دیگران به لطف سرگذشت جذاب و پیچیده، شخصیتها یا بازی بازیگرانی که نقش آنها را بازی میکنند، به شخصیتهای برجسته واقعی تبدیل شدهاند
بدون شک، برخی از شخصیتهای سریال شوگان بیش از دیگران برجسته بوده و احتمالاً در هفتهها، ماهها یا حتی سالهای آینده به خوبی در یاد طرفداران این سریال خواهند ماند. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با بهترین شخصیت های سریال شوگان آشنا کنیم.
۱۰- لُرد ایشیدو کازوناریلُرد کازوناری شخصیت به شدت منفی و نفرت انگیزی است، یکی از آن شخصیت هایی که طرفداران دوست دارند از آن متنفر باشند. کاراکتر کازوناری با بازی ماهرانه تاکهیرو هیرا، آنتاگونیست اصلی سریال است و همیشه به دنبال راه هایی برای تضعیف لُرد توراناگا است.
او حسی جز نفرت نسبت به مهاجمان خارجی که در سواحل ژاپن ظاهر شده اند، ندارد و بیشتر به حفظ قدرت خود علاقه مند است تا آنچه برای امپراتوری ژاپن مناسب است. با این حال، کازوناری آنقدر شرورِ به یاد ماندنی و قابلی است که سخت است به خاطر استفاده از او در سریال خوشحال و خرسند نبود.
شرورهایی مانند کازوناری تنها هر چند وقت یکبار از راه می رسند، و اگر چه ممکن است منفور و قابل سرزنش باشند، همچنان جذاب و به شدت مغناطیسی باقی می مانند. تهدید محض و غرایز شیطانی آنها باعث می شود که نادیده گرفتن آن ها دشوار باشد، حتی اگر هیچ کس لزوماً با آن ها همدردی و همزادپنداری نکند.
۹- تودا هیروکاتسوتودا هیروکاتسو که با نام بونتارو نیز شناخته می شود، شوهر تودا ماریکو و یک سامورایی وفادار به لُرد توراناگا است. او یک شخصیت بدخلق و درمانده در سریال است، به این معنی که طرفداران سریال یا طبیعت منفعل-تهاجمی او را دوست خواهند داشت یا از آن متنفر خواهند بود.
بونتارو که یک جنگجو است، تجربهای نزدیک به مرگ را پشت سر گذاشته و جان سالم به در می برد، اما از اینکه تقریباً به خاطر بلکثورن نزدیک بود کشته شود نیز خیلی خوشحال نیست، کسی که از نظر او یک متجاوز و نیروی مهاجم اجنبی است.
بونتارو شوهر خوبی برای ماریکو نیست، اما پس از طغیانهای دوران مستی اش، نه فقط نسبت به او، بلکه نسبت به جان، نیز دیدگاه نرم تر و عذرخواهانه تری می گیرد. همزمان، به نظر می رسد که ماریکو به او اعتماد دارد، همسری ناراضی که به او اجازه می دهد یک تیر را دقیقاً از زیر بینی او شلیک کند، زیرا می داند که بونتارو به او صدمه ای نزده و آنقدر هم کارکشته است که تیرش را طوری شلیک کند که به هدف خورده و به او نخورد. بونتارو خوبترین فرد این داستان نیست، اما یک مبارز خوب و یک دارایی بزرگ برای جبهه توراناگا باقی میماند، حتی اگر او و جان دائماً خاری در چشم یکدیگر باشند.
۸- واسکو رودریگزنستور کاربونل یک بازیگر دستکم گرفته شده است که همیشه باعث افزایش کیفیت و جذابیت فیل ها و سریال هایش می شود، و شوگان نیز از این قاعده مستثنی نیست. او نقش رودریگز، ملوان پرتغالی را بازی می کند که در ژاپن با جان بلکثورن آشنا می شود.
رودریگز اگر چه با مهاجران بدجنس پرتغالی متحد است، اما رابطه دوستانه ای با جان ایجاد می کند، شاید به این دلیل که آنها اروپایی هایی در سرزمینی دور از وطن هستند که درکش نمی کنند. با این حال، رودریگز در زمینه فرهنگ و آداب و رسوم ژاپنی آگاه تر است. اگرچه وفاداری او جای تردید دارد، اما رودریگز یک شخصیت بسیار بامزه و دوست داشتنی است، با شوخی های لطیفش که در میان لحن جدی و خشن سریال، تسکینی کمیک و بسیار خوشایند است.
همچنین خوب است بدانید که جان به لطف نگرش منفعل-تهاجمی و در عین حال دوستانه رودریگز، در احساس بیگانگیِ ناخوشایندی که در این سرزمین عجیب و غریب دارد، کاملاً تنها نیست. با این حال، وفاداری رودریگز او را تا حدودی به یک علامت سوال تبدیل می کند، عمدتاً به خاطر اینکه تا حدودی شبیه یک انسان خیانتکار است که از پشت خنجر می زند.
۷-موراجیموراجی یک ماهیگیر پیر و اولین کسی است که با جان به زبانی که می فهمد صحبت می کند. از آنجایی که موراجی یک سامورایی نیست (ظاهراً)، تمایلی به خشونت ندارد و بدش نمیآید که مترجم موقت جان بلکثورن باشد. او به زبان پرتغالی (در عمل زبان انگلیسی) خیلی مسلط نیست، اما تمام تلاشش را میکند و میتواند پیام را به خوبی منتقل کند.
موراجی با حضور دلگرم کننده اش، با قلبی بسیار مهربان، نکات مفیدی را به جان یادآور می شود، وظیفه خود را به عنوان مترجم به خوبی انجام می دهند، و عمدتاً بدون ایجاد دردسر بیش از حد، فقط مواظب خودش است و زیاد حرف نمی زند که برای خود و دیگران دردسرساز شود. او پدربزرگ نازنینی است که هر کسی دوست دارد داشته باشد، مخصوصاً در سرزمین غریبه و عجیب مانند ژاپن از دیدگاه یک اروپایی.
گشاده رویی موراجی نسبت به جان به این دو اجازه می دهد تا لحظات کوتاهی از شناخت و شادی را پس از اتحاد با یکدیگر داشته باشند. اگرچه موراجی یک شخصیت نسبتاً کوچک در کلیت داستان سریال شوگان است، اما چیزهایی به این سریال اضافه می کند و در هر قسمتی که در آن ظاهر می شود، حضوری خوشایند دارد که مخاطب را آرام و دلگرم می کند، به ویژه برای کسانی که نگران جان و توراناگا هستند.
۶- پدر مارتین آلویتومارتین آلویتو یک راهب پرتغالی است که مدت ها قبل از رویدادهای سریال به ژاپن فرستاده شده است. در حالی که او به شکلی بی نقص به زبان ژاپنی صحبت نمی کند، همچنان تمام تلاش خود را انجام می دهد تا با سامورایی های اطراف خود ارتباط برقرار کند.
آلویتو متفکر و دلسوز، تصمیم می گیرد از ایمان خود به عنوان وسیله ای برای اهداف خیر استفاده کند و به دنبال انجام آنچه درست و با فضیلت است، باشد. او اغلب با بازرگانان پرتغالی توطئه می کند، اما در نهایت به دنبال اتحاد با توراناگا است، زیرا معتقد است این بهترین کار است.
جدای از آن، آلویتو به دنبال گسترش دامنه دسترسی کلیسای کاتولیک در ژاپن است و معتقد است که این وظیفه خدادادی او به عنوان یک راهب است. همچنین در یک فلش بک مشخص می شود که ۱۴ سال قبل از وقایع سریال، آلویتو متوجه تنهایی و سرگردانی دیوانه کننده ماریکو شده است و تنها کسی بود که به اندازه کافی مهربان بود که او را پذیرفته و به او دلیلی برای زندگی داد. به طور کلی، آلویتو مرد خوبی است، حتی اگر سرسختترین یا قدرتمندترین نباشد.
۵- یوسامی فوجییوسامی (اوسامی) فوجی همسر جان بلکثورن پس از رسیدن به مقام نجیب زاده است. اساساً، این بدان معناست که او به نحوی صیغه بلکثورن است و برای مدت کوتاهی و بر اساس درخواست توراناگا به جان خدمت خواهد کرد، به هر نیازی که او داشته باشد، از جمله نیازهایی که ماهیت جنسی دارند، رسیدگی کند.
به نظر می رسد که فوجی چندان از شغل خود لذت نمی برد، اما جان با شرایط او همدردی می کند و به دلیل احترام نسبت به این زن رنج کشیده و داغ دیده، از داشتن رابطه جنسی با او امتناع می کند. موئکا هوشی، بازیگر این نقش، مظلومیت و صبوری با خود به این شخصیت می آورد که دقیقاً همان چیزی است که از کسی در شرایطِ فوجی انتظار می رود.
او مایل نیست همسر جان باشد، اما همچنان آماده انجام وظایف خود است، اگرچه وقتی رابطه جنسی کنار گذاشته می شود، به وضوح نفس راحتی می کشد. از این طریق، فوجی رفته رفته نسبت به جان رفتار محترمانه ای در پیش می گیرد و او را به عنوان یک انسان و نه یک مهاجم خارجی می پذیرد. او ممکن است در مقایسه با دیگران شخصیت قدرتمندی نباشد، اما فوجی قدرت و انعطاف پذیری را در جایی که بیشترین اهمیت را دارد به خوبی نشان می دهد.
۴- کاشیگی یابوشیگهیابوشیگه یکی از شخصیتهای خاکستری اصلی سریال شوگان است که اغلب از پیچیدهترین و خوش ساخت ترین شخصیتهای سریال مربوطه خود هستند. در حالی که یابوشیگه در ابتدا به شدت وفادار و کمی شوخ طبع به نظر می رسد، تمایل او به خشونت شدید باعث می شود که انسان خوب یا دوست داشتنی جلوه نکند.
بدتر از آن، اتفاقات متوالی در ادامه داستان نشان می دهد که او ممکن است هر دو طرف را بازی داده و مخفیانه به ارباب خود خیانت کند تا دامنه نفوذ سیاسی خود را گسترش دهد. در حالی که حس شوخ طبعی گاه به گاه او خوب است، و او واقعاً گاهی اوقات موفق می شود کار درست را انجام دهد، پیچیدگی و شخصیت منحصر به فرد یابوشیگه او را به شخصیتی بسیار مبهم تبدیل می کند.
او همیشه تماشاگران را در حال حدس زدن و گمانه زنی نگه می دارد در این مورد که او واقعاً چه میخواهد، و در طول داستان چهرهای جذاب باقی میماند. بسته به نظر مخاطب، یابوشیگه در پایان شوگان می تواند خوب یا بد باشد اما قطعاً خود را در میان بهترین شخصیت های سریال تثبیت کرده است.
۳- جان بلکثورنجان بلکثورن اولین شخصیت اصلی معرفی شده در سریال شوگان است. او یک کاپیتان کشتی است که با دستوری مبنی بر نابودی مذهب کاتولیک در منطقه و هدایت ساکنان ژاپن به مذهب پروتستان به ژاپن می آید، ماموریتی که به ولیعهد بریتانیا اجازه می دهد تا نفوذ بیشتری بر این مجمع الجزایر داشته باشد.
با این حال، زمانی که سامورایی های ژاپنی خدمه دچار سوءتغذیه شده او را دستگیر می کنند، نقشه بلکثورن به هم می ریزد. صریح و گستاخ، جان هیچ مشکلی در بیان احساس واقعی خود از بودن در این سرزمین عجیب و غریب و متفاوت از سرزمینی که او آن را خانه می نامد، ندارد.
او بارها اشاره می کند که چگونه فرهنگ باستانی ژاپن را عجیب و عقب مانده می بیند و به نجیب زادگان فحش می دهد. جان، قهرمان واقعی سریال شوگان است، و ماجراجویی های او باعث می شود که نظراتش به شدت تغییر کرده، اتحاد قدرتمند با لرد توراناگا ایجاد کرده و در نهایت آغوشش را به روی فرهنگ ژاپنی اطرافش بگشاید.
در حالی که واضح است که او همچنان میخواهد به خانه اش در بریتانیا بازگردد، جان دچار تغییر درونی و فکری مهمی میشود و پس از اینکه متحدان جدیدش بارها جان او را نجات میدهند، ژاپن را بیشتر میپذیرد.
۲- تودا ماریکوماریکو یکی از بهترین شخصیت های سریال شوگان است، به لطف طبیعت سرد و منزوی اش که او را به عنوان یک حضور مرموز در کل داستان حفظ می کند. او در ابتدا به عنوان مترجم و ملازم جان بلکثورن تعیین شده، درس های مفیدی در مورد قوانین و آداب و رسوم ژاپنی به او آموخته و سخنان او را تفسیر می کند تا متحدانش آنها را درک کنند.
در حالی که به وضوح او دوست ندارد درباره گذشته اش صحبت کند، ماریکو در نهایت با جان دردل کرده و بسیاری از اتفاقات زندگی خود را فاش می کند و نشان می دهد که رفته رفته به جان اعتماد کرده است. بعداً مشخص می شود که او به جان کمک می کند نه به این دلیل که او را دوست دارد، بلکه از سر وظیفه. او کار خود را انجام می دهد، هیچ سوالی نمی پرسد.
در حالی که او رفتار احساسی و نرمی دارد، حس قوی انسجام اخلاقی ماریکو او را به عنوان یک شخصیت برجسته در شوگان برجسته می سازد. او ممکن است زیاد شبیه یک مبارز نباشد، اما از نظر فکری بسیار قوی است، که به همان اندازه سامورایی بودن مهم است، اگر نه بیشتر.
۱- لُرد یوشی توراناگاتوراناگا با بازی هیرویوکی سانادای بزرگ، یکی از شخصیت های اصلی سریال شوگان، یکی از پنج بوشو (نایب السلطنه) است که بر ژاپن حکومت می کنند تا زمانی که وارث جوان امپراتوری به بلوغ برسد. او مطمئناً در نظر دیگر بوشوها محبوب نیست، همه آنها مخالف موضع او هستند و به نظر می رسد به دنبال هر فرصتی هستند تا او را به زمین بزنند.
با وجود این تلاشهای مکرر برای نفی قدرت سیاسیاش، توراناگا همیشه دو قدم جلوتر از دشمنانش است، همان چیزی که اغلب به خاطرش شناخته می شود، حتی در میان دیگر اشراف ژاپنی. علاوه بر این، او یکی از معدود افرادی است که در اوایل سریال به خود زحمت می دهند تا به حرف های جان گوش دهند.
توراناگا همیشه مشتاق یادگیری فرهنگ و تکنیک های اروپایی است و جان را به عنوان یک متحد بالقوه می بیند تا یک مهاجم خارجی. توراناگا به جان فرصتی میدهد که شاید حتی لیاقتش را هم نداشته باشد و پیوندی عمیقاً متقابل و محترمانه با او ایجاد میکند.
همچنین توراناگا مایل است سنت های ژاپنی را با ارتقای جان به درجه نجیب زادگی زیر پا بگذارد، مقامی که اعطای آن به خارجی ها امری عادی نیست. شخصیت باز و پذیرنده، دانایی، شوخ طبعی و طبیعت دوستانه توراناگا او را به بهترین شخصیت سریال شوگان تبدیل کرده است.
کانال عصر ایران در تلگرام